رمان رز گمشده قسمت ۲
چون خودم این رمان رو دوست دارم پارت دو رو زود گذاشتم😌
میشه رو اینجا کلیک کنید👇
ناکلز: بچه ها الان خیلی هامون نگران سونیک هستیم یا حتی واسه ی شماهم سوال شده که سونیک کجاست!این خبر امروز به. دستم رسید که سونیک مرده! یکی از موش های پیر اون جا به من گفت که سونیک موقع برداشتن زمرد سبز از دره افتاده پایین و مرده. روژ:خب اونوقت خبر خوب چیه؟ ناکلز: اینکه من هنوز مطمئن نیستم سونیک مرده حالا بازهم به تحقیق ادامه میدم. باورم نمیشد! یعنی واقعا سونیک. مرده ؟ داشتم اونجا دیوونه میشدم و ناگهان بلند داد زدم سونیکککککککککک!!!!!!!!!همه بچه ها سرجاشون خشکشون زده بود و به من خیره شده بودم من هم با گریه از مرکز فرماندهی به خونه ام رفتم کلی خودم رو زدم ، دیگه شب شده بود و من مثل همه ی شب ها کل شب رو گریه میکردم. که ناگهان چشمام گرم شد و خواب رفتم، دیدم سونیک با یک شنل قهوه ای و کهنه جلوی من ایستاده و میگه امی! دستت رو بده به من! من هم از ذوق خوشحالی دستم رو دادم بهش. نمیدونم چرا وقتی دستم رو دادم بهش لباسام شکل لباس پرنسس شد! و یهویی سونیک خواست منو ببوسه؛ که یهو از خواب پریدم. اما باورم نمیشد!!! اون لباس های پرنسسی هنوز تنم بود!
🌠برای قسمت بعد صبر کنید🌠